ادم و هوا

ساخت وبلاگ
جانم افروخت به فغانم برسين درغم اين روز شعله ها در كشم ازخود به تقاصم پي ديروز عاقلان اشك بيارند ،جاهلان جهل دلم را خودخبرنيست ز دنيا كه فروزان ترم امشب مي نخوردم كه مستم ز هواي توام امشب تب و تابم بگرفتي كه نگاهم به شراب است مست مستم خدايا دل زارم نگران است عجبي كو به ديده ،كه جوابم به سوال است ؟ منطق اهل جهالت به ادم و هوا...ادامه مطلب
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 23 تاريخ : شنبه 12 آبان 1397 ساعت: 13:36

با خودم نيست ،كسي مثل خودم كه شود خويش -من و خود خودم هركه امد به خود و خودش رسيد چون كه خود بود و خود -خودشنكنم گلايه از تو و خودمكه منم شكايت -خود و خودم همه تقصير رسيد به اين خودم كه منم جرم خودم ،فقط خودمديگران به خود رسيدن از خودم من هنوز گرفته از پاي خودم شكوه اي نيست برو به اين خودت بگو از عاقبت -من به خودت ادم و هوا...ادامه مطلب
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 12 تاريخ : شنبه 12 آبان 1397 ساعت: 13:36

 

یارب امشب حال من همچون غروب اخر است

ديده پنهان ميكنم اما كلامم ماتم است 

يارب امشب بغضي از ترديد وا حساس با من است 

غم نشسته بردلم گويي كه ختمم خاتم است 

يارب امشب اسمان قلب من باريد نيست 

ادم و هوا...
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 21 تاريخ : شنبه 12 آبان 1397 ساعت: 13:36

 

دستگير و بگو خالق- جانانه ي من 

از منو و حال منو سينه ي ويرانه ي من 

چون سخن سازتو شد من همه شب كوي توام 

عاقبت نيست شود شعر خراباتي من 

 

ادم و هوا...
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 16 تاريخ : شنبه 12 آبان 1397 ساعت: 13:36

شعر من شعر محاله شعری از جنس سرابه دل من بازم خماره شعر من حرف ب&# ادم و هوا...ادامه مطلب
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت: 15:13

نیستاندر نيستان بغض ني بود و نواي ناله ها اشك بود و سوز و حجر -سايه ي اندوه ها جام مي بود و مي و پيمانه سرشار از شراب مرد - تنهايي كه حالش چون دلش گشته خرابمردي از دوران بي رحم -دروغ و التهاب گشته ويران از سكوت -ناگزير اضطرابناي ني بود و نواي -سوز و اندوه مكانكوك ني شد قصه ي بيگانگي هاي زمانبشنو از ني چون حكايت ميكند از خود و اين دل شكايت ميكند جرعه جرعه مي ادم و هوا...ادامه مطلب
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 23 تاريخ : جمعه 7 ارديبهشت 1397 ساعت: 14:14

 اخرين ترانه ي شوم براي قلباي پر خون هنوزم گلايه داريم حتي از عروسكامون نسل من نسل فصيله نسلي از آهن و تيغهدود باروت توي سينههنوزم جنگ دو دينهبسمه ترانه گفتن شعري از جامعه گفتن جهل ادم تا ابد بود نسل ما قرباني اون يخ زده مغزاي عاقل خون شده دلاي عاشقلبامون بسته ي جهلهتنمون خسته ي زخمهمرگ تدريجي كدومه؟روز و شبها همه زهرهنسل من اسير جهله عدل و حق شبيه رخته ادم و هوا...ادامه مطلب
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 48 تاريخ : جمعه 7 ارديبهشت 1397 ساعت: 14:14

عروسک گردان پاييز زردمو تو حسرت بهارماسير دلهره هاي بي مثالم معني ترانه هام انگاري سازنميزنن چنگ به دل بي قرارم بگم از ادمكاي بي نواييكه شدن بازيچه ي عروسكايي همدم كلاغاي سياه وحشت توي باغ مرده ي مترسكايي شاپركهاي سوخته توي سينه نقش زده رو پيرهنا خنجر كينه عاشقي شده براشون يه بازيچهبراي آدم شدن حسابي ديره عده اي نم نم بارون وصالأعده اي دنياي بي حد گناهأ ادم و هوا...ادامه مطلب
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 31 تاريخ : جمعه 7 ارديبهشت 1397 ساعت: 14:14

  عاقلان چون فتنه بر پا ميكننجاهلان را وارث شهر ميكنناين خسايل جملكي بر دين ماستمال دنيا ،زاهدان گم ميكننعده اي دشمن تر از انديشه امعده مطرب تر از اين ريشه امعده اي همچنان عابد ترنگيج و ويج در حسرت عاقل ترنمسلمان را اين مرض ويرانه ساختجهل و دور از عقل اين بيگانه حاليكطرف سر ها جدا از تن كننديكطرف خود را به جنت رو كننديك طرف كشتار بي حد و حسابانطرف جلل الرجول در شهر هاستيكطرف دوران عهد فاني استعده اي احمق به پاي كرسي استمنبر جهلي محيا ميكننمومنان را يك تنه خر ميكننجنبل و جادو ميان قوم عقلاين خرافات روزيه خلق ميكننشيخي از ره ميرسد ريشش درازعاقل و فرزانه مي ايد امانيك تنه فتواي بي حد ميدهداين حلال را بر حرامي ميدهداز كتابي كه پنهان -عباستآيه هايي از خود و خود ميدهدعارفان را معرفت نيست يا خداعاقلان را عقل از سر ها جدازاهدان را منقل و وافور بيارفس فس از دود سياه و بي رياعاشقان را شقه اي در كوچه هاستنيم ديگر در قفس با ميله هاستدم به دم تركه به جانش ميزنندمعترض بر فعل و بر افعال هاستاز تجاوز تا به كشتار عظيمعاشقان مردند و اندك چون صغيرخالقا ديدي خودت در اين زماندرد بر پيكر شده از كار ، امانچاره اي هست گو به ما عاقل ترينجهل ملت ها نباشد اين طريقعاشقان خون جگر انباشته ايد ؟جره جره صبر بر جان گشته ايد ؟ ملتي ترسش شده اين نيستيهستيش را چون فداي نيستياين خلايق به كه در خود ميروندروز و شب ،خويش ادم و هوا...ادامه مطلب
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 38 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 23:59

دوباره وقتشه جنون بگيرم . لاي شعرام سكوت غم بگيرم  دوباره باز دلم گلايه داره . حرف دلم سوال جواب نداره  يجا رسيده دل بي تاقتم . باز که دلم، غصه شده باورم دنياي ما دنياي بيرحمي بود . اخر عشق لحظه ي بي رنگي بود  يه روز منم هواي عشقو داشتم . توي سينه دل بي كينه داشتم يه روزي كه خود خدا رازي بود . ترانه هام قصه ي خوشحالي بود  اما يهو ديدم تو رو كه مردم . زنده زنده خون جگر ميخوردم  يه لحظه غم رسيد تو قلب زارم . گرفته تن درد زيادي دارم هوا هواي مردنم رسيده . نفس از اين نعش خراب كشيده  يهو شدم تنها ترين مسافر . رهگذر كوچه ي غم گرفته  يكي يكي ثانيه هام شكستن . عمر منم به اخرش رسيده  خدا خداي عاشقان كجايي؟ برس به داد منه درد كشيده گلايه هام همه شدن دو بيتي . حرف دلم غزل غزل تكيده  خزان زده به باور و اميدم . خدا ميدونه كه چيا كشيدم  وقت نماز شده دل شكسته ام . بيا بشين به قبله ي كه بستم  قسم به هرچي رو كه ميپرستم . اروم بگير منم كه خيلي خسته ام خدا خودش دعوا ميده به دستم . گناه عشق همينه مي پرستم  درسته كه نخورده مست مستم . خدا ميدونه كه خدا پرستم اما منو تنها گذاشته اينجا . نميخوادم فقط نشونده اينجا  نميدونم كجاي ماجراهام . يا يكمي دورتر از صداهام كمك كنين اهاي شما كه هستين . ميبينم چرا ساكت نشستين  دعام كنين يا كه زودي بميرم . يا جنون از اين عشقم بگيرم  يا كه بخواي خدا منو ببخشه . دست بكشه ادم و هوا...ادامه مطلب
ما را در سایت ادم و هوا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maslobeseda1986 بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 23:59